کل بودجه شبکه امید بهاندازه یک فیلم سینمایی نیست
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۶۹۴۷۵۲
شبکه امید از ۱۲ مردادماه بهصورت رسمی کار خود را با ۶ ساعت برنامه تولیدیمحور و برنامههای آرشیوی آغاز کرد و توجه به ارتقای کیفی زندگی نوجوانان را در صدر اهداف خود قرار داده است. اما در این میان با مسائل مختلفی ازجمله کمبود بودجه و یا حضور کمرنگ نیروهای متخصص روبهروست. با مهدی سالم، مدیر شبکه امید پیرامون اهداف، برنامهها و چشمانداز شبکه امید به گفتوگو پرداختیم که میخوانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قدس آنلاین- شبکه امید از ۱۲ مردادماه بهصورت رسمی کار خود را با ۶ ساعت برنامه تولیدیمحور و برنامههای آرشیوی آغاز کرد و توجه به ارتقای کیفی زندگی نوجوانان را در صدر اهداف خود قرار داده است. اما در این میان با مسائل مختلفی ازجمله کمبود بودجه و یا حضور کمرنگ نیروهای متخصص روبهروست. با مهدی سالم، مدیر شبکه امید پیرامون اهداف، برنامهها و چشمانداز شبکه امید به گفتوگو پرداختیم که میخوانید.
ما در حالحاضر با تعدد برنامههای مختلفی در حوزه کودک و نوجوان روبهرو هستیم؛ شبکه پویا بهطور اختصاصی ویژه کودک است، پخش برنامههای کودک و نوجوان از شبکه دو و در حالحاضر هم شبکه امید ما را با محتوای قابلتوجهی برنامه ویژه این گروه سنی مواجه میکند. با توجه به وجود این شبکهها، ضرورت احداث شبکه امید چه بود و چرا برنامههای این شبکه تحت یک گروه مشترک کودک و نوجوان قرار نگرفت؟
اینکه چرا سراغ احداث یک شبکه برای گروه نوجوان رفتیم، سؤالی است که برای پاسخ به آن باید به گذشته رجوع کنیم. براساس تجربه نگاهی بیندازیم به ۱۰ سال قبل و برنامههایی که برای نوجوانان تولید شده است. شما چند سریال و برنامه میتوانید نام ببرید که برای نوجوان ساخته شده باشد؟ به جرئت میتوان گفت هیچ. تنها آیتمی که به نوجوانان اختصاص داده میشد، برنامههای مرتبط با کنکور بود. این درحالی است که گروه نوجوان وجود داشت، اما کاری برای آنها انجام نمیشد. در دهه ۷۰ و اوایل ۸۰ برنامههایی مانند اکسیژن، نیمرخ، یخ در بهشت و... خیلی خوب کار میکند و مخاطب بسیاری جذب میکند، اما بنا به دلایلی متوقف میشود. اینکه چرا شبکه امید راهاندازی شد به این دلیل است که همپوشانی با هیچ برنامهای و شبکهای ندارد. شبکه دو روزی هفت ساعت برای کودک برنامهسازی میکند، درحالیکه در حوزه نوجوان حداقلها را انجام داده است و حتی اگر برنامهای هم ساخته شود، بهدلیل اینکه عملاً محملی برای ارائه نبوده، به فضای کودک نزدیکتر شده است.
طبق سخنرانیهای ریاست جمهوری خطاب به وزارت آموزش و پرورش هم این بحث مطرح شده است که وقتی دانشآموزی دوران تحصیل در مدارس را به پایان میبرد، چه اندوختهای دارد و چه مهارتی کسب کرده است. چقدر مهارت زندگی آموخته است و میتواند وارد فضای اجتماعی شود. متأسفانه اینها درست آموزش داده نمیشود، رسانه ملی هم این خلاء را حس کرده و ما هم بهصورت متمرکز به این مسئله میپردازیم. ضمن اینکه برنامههای مختص نوجوانان هم در شبکههای دیگر بهدرستی پوشش داده نمیشود. مسابقات مختلف ورزشی تنها بهصورت بسیار محدود روی آنتن میرود. این را هم نباید فراموش کرد که شبکههای دیگر برنامههای خودشان را دارند و برای همین ما نیازمند یک شبکه مختص گروه نوجوان برای پوشش همه این موارد بودیم.
اما همواره نسبت به افزایش تعداد شبکهها و فربهسازی صداوسیما انتقاداتی وجود داشته و ما شاهد یک روند معکوس در این فرایند هستیم که در نتیجه افزایش شبکهها و کاهش مخاطب به وجود آمده است.
ما یک سبد مصرف رسانه در خانواده داریم. یک خانواده در روز ۵ تا ۸ ساعت تلویزیون تماشا میکنند و هرکدام سهمی دارند. از آنطرف نوجوان هم زمان مشخصی را مصرف رسانهای میکند که البته با موبایل، کتاب و یا با تلویزیون پر میشود که باید دید الویت انتخابهایش به چهصورت است. اما درکل بهنظرم مخاطب کم نشده، بلکه همان مخاطب در شبکههای مختلف پراکنده شده است.
در کنداکتور پخش شبکه امید سریالهای قدیمی و تکراری همچون «زنان کوچک» و «پزشک دهکده» دیده میشود، درحالیکه این سریالها بارها از شبکههای مختلف پخش شدهاند، این هم یک کار تکراری است که این شبکه انجام میدهد.
درست است، اما «زنان کوچک» نزدیک به چهارسال است که از هیچ شبکهای پخش نشده و ضمن اینکه نوجوانان این دوره این سریالها را تابهحال ندیدهاند.
چرا بهجای پخش برنامههای تکراری، تولید محتوای تازه در دست نیست؟
این حرف درست است، اما مگر ما چقدر بودجه و توان برای تولید داریم!؟
اگر بودجه نداریم پس چرا اینقدر شبکه تأسیس میشود؟
بودجه برای تولید ۲۴ ساعته کم است. مثلاً بودجه یک فیلم سینمایی ۸ میلیارد تومان است، اما کل بودجه شبکه امید در طول سال ۸ میلیارد تومان نیست؛ یعنی ما بهاندازه یک فیلم سینمایی که روی پرده میرود هم بودجه نداریم. شما تعداد تهیهکنندگانی که میتوانند یک کار مانند «زنان کوچک» و... بسازند را نشان دهید که در حالحاضر فرصت هم برای تولید داشته باشد. این حرف مهمی است؛ ما ازنظر نیروی متخصص در این حوزهها مهجور هستیم، زیرا به این نیروهای متخصص کمتوجهی شده است. همه کسانیکه میتوانند برنامههای خوبی برای سینما و تلویزیون تولید کنند در حالحاضر مشغول کارند. بله هستند کسانیکه ادعای برنامهسازی دارند، اما وقتی کیفیت کارشان را نگاه میکنیم اصلاً خوب نیستند.
در حوزه سریالسازی چطور؟
بله، در سریالسازی وضع فرق میکند و باید شروع کنیم؛ چون میان تهیهکنندگان کسی برای نوجوانان برنامه جداگانه نمیساخته و توجه ویژهای هم به این قشر نمیشده، این افراد بعد از مدتی بهسمت سریالسازی برای کودک و بزرگسال رفتند. البته ما با آنها درحال رایزنی هستیم و تکبهتک صحبت میکنیم و جلسه میگذاریم که بازگردند. علاوهبر این جوانانی را هم که توانایی ساخت سریال دارند جذب میکنیم و سراغ قدیمیهای این حوزه هم رفتیم و فراخوان دادیم.
ازطرفی نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که در این ۱۰_۱۲ سالی که کار ساخته نشده، روحیات نوجوانان امروز با روحیات نوجوانان دوره قبل خیلی فرق کرده، اما تولیدکنندگان ما هنوز دارند مثل گذشته فکر میکنند و نگاهشان عوض نشده و همگام با تغییرات این نسل نشدهاند و این باعث میشود اگر ما از آنها بخواهیم برای ما کار بسازند، دیگر کار فاخری نسازند، چون با همان نگاه قدیمی کار میکنند. لذا آموزش و پرورش باید ورود کند. شبکه امید بهعنوان یک رسانه برای جهتدهی به افکار عمومی شکل گرفته و کسیکه با نوجوان روزی هفتهشت ساعت در ارتباط است، مدرسه و آموزش و پرورش است. ما نزدیک به ۱۳ میلیون دانشآموز داریم که ۱۰ میلیون آنها در رده سنی نوجوان هستند. برای این ۱۰ میلیون نفر و روزی ۶ ساعت ببینید چقدر زمان در اختیار داریم و وزارت آموزش و پرورش چه سهم بزرگی دارد. من امیدوارم وزیر آموزش و پروش جدید با ما تعامل خوبی داشته باشد، چراکه ما هردو هدف مشترکی داریم و آن ارتقای کیفی زندگی دوران نوجوانی و در نتیجه آیندهسازی کشور است.
نهادهای مختلفی از جمله صداوسیما، کانون فکری پرورش کودک و نوجوانان، حوزه هنری و... برای نوجوانان کار میکنند، اما همافزایی بین این نهادهایی که میتوانند متمرکز فعالیت کنند وجود ندارد و هرکس مسیر خودش را میرود. شما برای این همافزایی برنامهای داشتید یا خیر؟
ما در شبکه امید شورایی را تحتعنوان شورای سیاستگذاری، طرح و برنامه تشکیل دادیم. کانون پرورش، آموزش و پرورش، حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی و نهادهایی که بهصورت مستمر و مستقل فعالیت میکنند و حتی مجموعهای از رسانههای فعال در حوزه نوجوان و برخی کانالهای تلگرامی را برای همکاری دعوت کردیم. واقعیت این است که نگاه صداوسیما، نگاه بخشی نیست؛ بدین معنا که هرکس برای خودش کار کند. یک معضلی در کشور وجود دارد به نام معضل عدمتوجه به بهار زندگی و همان دوران نوجوانی. برای حل کردن این مسئله همه باید دست به دست هم بدهند. این همافزایی باید در حوزه نوجوان حتماً اتفاق بیفتد. خوشبختانه کسانیکه برای این نسل کار میکنند عاشق نوجوانان هستند و من معتقدم این همافزایی خیلی زود در این بخش اتفاق میافتد و اگر شکل بگیرد، میتوانیم امیدوار باشیم که اتفاق مناسبی برای نوجوانان رخ میدهد.
برای همکاری با دیگر نهادهای فرهنگی چه برنامههایی دارید؟
ما هم بهنوبه خودمان پیشقدم شدیم و این نهادها و گروهها را دعوت به همکاری کردیم. ازطرفی کارگروه سردبیری داریم که رمانهای حوزه نوجوان را بررسی میکند. کمیته طرح و برنامه هم هست که تعدادی از صاحبنظران راجع به برنامههای مختلف بحث میکنند. کمیته رسانه داریم که همه فعالان حوزه نوجوان دور هم جمع میشوند. یک شورایعالی سیاستگذاری هم داریم که باسابقههای این حوزه که سیاستگذاری در زمینه فرهنگی را میشناسند، خط مشی شبکه را تعیین میکنند. از آنطرف کانون فکری پرورش هم همکاری خوبی با ما داشته و افتتاح شبکه امید اصلاً آنجا برگزار شد، درکنار آن سازمان دانشآموزی، هلال احمر، بسیح دانشآموزی، وزارت آموزش و پرورش و مجموعههای مؤثر در این حوزه با ما همکاری خوبی کردند.
نوجوان امروز در دنیای اینترنت چشم گشوده و با گسترش و توسعه فضای ارتباطی در سطحی کلانتر از دنیای پیرامونش مواجه است که قطعاً توقع بالاتری هم نسبت به سرگرمیهایش دارد، ضمن اینکه این نسل به دلایل مذکور با نسل قبلی بسیار متفاوت است و نیازهای متفاوتی هم دارد. چقدر این مخاطبشناسی و نیازسنجی در شبکه امید اتفاق افتاده است؟
کاملاً درست است، دوره ما با دوره فعلی متفاوت است. نوجوان امروز بخش عمدهای از کنجکاوی و پرسشگریاش را بهواسطه اینترنت رفع میکند، درحالیکه این دایره در گذشته به خانواده و دوستان محدود میشد. امروز هم مسئله همین است که آیا اینها منابع قابلاعتمادی هستند یا خیر. دوران بلوغ دوران سخت و مهمی است و باید به آن توجه ویژه کرد. اینکه بگوییم ما با شبکه امید همه این معضلات را حل میکنیم حرف درست و ممکنی نیست، اما این را به قطعیت میگویم که شبکه امید خود را ملزم به این کرده که در حوزه سایبری ورود جدی کند. شاید مهمترین وجه شبکه امید، فعالیت جدی درخصوص فضای مجازی است؛ یعنی ایجاد یک زیستبوم امن برای نوجوانان، و این فضای امنی است که والدین هم آرامش خواهند داشت. ما باید پروژه اینترنت برای نوجوان و ایجاد یک فضای امن را پیگیری و مطالبه کنیم. وقتی این اتفاق بیفتد، دغدغه والدین کمتر میشود. ازطرف دیگر برنامهسازی هم باید شکل بگیرد. ما در اینخصوص برنامههای متنوعی داریم، ازجمله برنامه «کاربرانه» که با محوریت آموزش سواد سایبری تولید شده است. برنامه «جویا» مختص فضای سایبری نوجوان و «رسانش» هم عنوان برنامه دیگری در اینباره است، اما با اینحال کار ما تمامشده نیست. وقتی ما کارمان را انجام دادهایم که نوجوان در یک زیستبوم امن شروع به تولید محتوا و تحلیل دادهها کند. باشگاه امید یک اتفاق ویژه است که در شبکه امید شکل گرفته و در آن به کشف استعدادها و بهکارگیری نوجوانان خلاق و مستعد کشور میپردازد و بسترش فضای مجازی و اپلیکیشنی به همین عنوان است.
موضوع دیگری که مطرح است، بحث زبان و لحن است. برای نزدیکشدن به زبان و ادبیات نوجوانان در برنامههایتان چه کردید؟
ما یک تیم کارشناسی تحتعنوان هویت گفتاری داریم که دقیقاً روی همین موضوع کار میکنیم که نوجوان چه لحن و ادبیاتی را میپسندد. من معتقدم وقتی ما در برقراری ارتباط بیحوصلگی به خرج میدهیم، طبیعتاً او هم ارتباط و تأثیر لازم را نمیگیرد. بهنظرم نوجوانانه حرفزدن بیادبانه حرفزدن نیست. نوجوان باید احساس راحتی کند و شاید دوست نداشته باشد در برنامههای آموزشی تلویزیون با تحکم با او برخورد شود و تمایل بیشتری به نگاه دوستانه و صمیمانه داشته باشد.
چگونه به این هویت و نگاه میرسید؟
ما از افراد و کارشناسان باسابقه در حوزه تربیت، روانشناسان، معلمان و کسانیکه نوجوان را میشناسند کمک میگیریم و درنهایت به یک جمعبندی میرسیم و در پایان هم با یک گروه متشکل از خود نوجوانان نتیجه را در میان میگذاریم و نظراتشان را میشنویم.
با آغاز فصل مدارس، عملاً بخش عمدهای از مخاطب شما ریزش خواهد کرد. چه تمهیداتی برای این زمان اندیشیدهاید؟
ما دو نوع برنامه برای نوجوانان داریم که بخش عمدهای از آن در فصل تابستان پخش میشود. یکسری برنامه دیگر هم داریم که درباره نوجوان است و متعلق به والدین و اولیای مدرسه است و آنها میتوانند بهواسطه این برنامهها ارتباط بهتری با نوجوانان داشته باشند. میزان برنامههای تولیدی قبل از افتتاح رسمی یکی دو ساعت بوده و در حالحاضر ۶ ساعت برنامه تولیدی داریم.
چه افق و چشماندازی برای شبکه امید متصور هستید؟
چشمانداز ما بهبود کیفیت زندگی دوران نوجوانی است. ما باید کاری کنیم که نوجوانان خاطره خوبی از این دوران داشته باشند. امیدوارم اصحاب رسانه هم به ما کمک کنند و ما هم هرکاری بتوانیم میکنیم. حس هویت نوجوانی باید پیدا شود و نوجوان باید به آن افتخار کند و ما نیز باید همه دست به دست هم بدهیم که دوران نوجوانی را پررنگتر کنیم.
منبع: روزنامه قدسمنبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۶۹۴۷۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتابهای ایرانی علاقهمند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
به گزارش قدس آنلاین، این موضوعات شامل کلیات،دین، علوم اجتماعی،علوم طبیعی، علوم عملی، زبان و ادبیات میشود. در بین موضوعاتی که گفته شد، سه موضوع کودک و نوجوان، ادبیات و کمک درسی بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. ادبیات و کودک و نوجوان همیشه بیشترین تولیدات را در آمار نشر به خودشان اختصاص میدهند و گاهی ادبیات در رتبه اول و گاهی هم کودک و نوجوان این رتبه را کسب میکند. طبق آمار منتشر شده بخش زیادی از کتابهای کودک و نوجوان مربوط به ترجمه است و آثار ایرانی کم تر مورد توجه قرار میگیرد . در گزارش امروز به این موضوع پرداختیم که چگونه میتوان از بسترهای صدرنشینی کتابهای کودک و نوجوان برای توجه به نویسندگان ایرانی استفاده کرد.
غلبه آثار ترجمه تهدید نیست
هادی خورشاهیان؛ نویسنده ادبیات کودک و نوجوان خورشاهیان، معتقد است در دورهای که زندگی میکنیم نباید از کتاب انتظار آموزش داشته باشیم. او افزود: در کشور ما جمعیت قابل توجهی کودک و نوجوان هستند. این قشر از جمعیت سرمایههای آینده ما هستند. اگر عناوین کتابهای کودک و نوجوان در صدر چاپ سایر عناوین است به دلیل قشر نوجوان است که باید از این بستر استفاده شود. به گفته این نویسنده خانوادهها و مراکز فرهنگی باید به خواندن کودکان و نوجوانان جهت دهند و به آنان کمک کنند که کتابخوانی را منظم انجام دهند و کتاب مناسب سن خود را انتخاب کنند.
خورشاهیان معتقد است: بعضی از موضوعات مانند روانشناسی که متاسفانه در قالب روانشناسی زرد عرضه میشوند برای قشر کودک و نوجوان مناسب نیست. بهتر است که موضوعات روانشناسی در قالب و شعر داستان برای کودکان و نوجوانان ارایه شود.
هادی خورشاهیاننویسنده «پراگ در تبعید» در پاسخ به این پرسش چرا در میان آثار نویسندگان ایرانی با فقر ژانر مواجهیم، اظهار کرد: شاید در موضوعات جامعه شناسی و علوم اجتماعی با فقر ژانر مواجه باشیم آن هم به این دلیل که نیازی نیست برای کودکان و نوجوانان مدام از آسیبهای مختلف به صورت مستقیم صحبت کنیم اما من به عنوان کسی که 21 سال در واحد صدور مجوز کتاب کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار بودم و هنوز هم هستم معتقدم ما در ادبیات نوجوان و حتی کودک با مقوله فقر ژانر مواجه نیستیم.
خورشاهیان در خصوص غلبه آثار ترجمه در میان کتاب های کودک و نوجوان نسبت به آثار ایرانی و تاثیر این مساله، بیان کرد: غلبه ترجمه زمانی میتواند برای صنعت نشر تهدیدکننده باشد که همه ابزارهایی که استفاده میکنیم بومی و طبق فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد و کودکان ما به کتابهای ترجمه و خارجی بیاورند اما زمانی که تلویزیون تماشا میکنیم و بین سریالهای ایرانیِ تکراری، سریالهای خارجی نیز دیده میشود یا وقتی 90 درصد از اخبار ما مربوط به کشورهایی مانند آمریکا است. پس کودک با این فرهنگ بیگانه نیست و میتواند خودی و غیرخودی را تمیز دهد.
این نویسند افزود: اگر کودکان فیلمها و کتابهای خارجی را میخوانند به دلیل اشتراک در موضوعات مختلفی است که جغرافیا نمیشناسد. در این خصوص نهادها و ارگانها نمیتوانند دخالت کنند و تصمیم گیرنده باشند و با بخشنامههای مختلف جلوی شروع کاری را بگیرند اما میتوانند در سخنرانیها به پاسداشت زبان فارسی و کتابخوانی اشاره کنند، کتابهای خوب معرفی کنند،مسابقه برگزار کنند. حتی کانون پرورش فکری میتواند کتابخانههای عمومی محلهها و فرهنگسرای مختلف را تقویت کند.
کتابخوانها را تشویق کنیم
حسین فتاحی دیگر نویسنده کودک و نوجوان ترغیب کودکان و نوجوانان به خواندن آثار خارجی را تصویرگری و طراحی جلد درخشان آن آثار دانست. او گفت: بچهها هیچ پدرکشتگی با نویسندهها ندارند آنها فقط به سمت کتابهایی میروند که توجهشان راجلب کند. ما در زمینه مطالعه، رقیبهای بسیار جدی داریم و کودکان بیشتر جذب کتابهای ترجمه میشوند؛ زیرا نسبت به کتابهای تالیفی از زیبایی بیشتری برخوردارند. کتابهای ترجمه برای ناشران سهل الوصولتر هستند زیرا کار تصویرگری داخلی برای ناشر کار بسیار هزینهبری است. اگر برخی ناشران در کنار کارهای ترجمه، تالیف هم انجام میدهند به دلیل حفظ آبرو و وجهه فرهنگی آنها است. آنها خودشان را موظف میدانند که در زمینه تالیفات فارسی، هم خدمت و ادای دین کنند. با توجه با اینکه چاپ کتابهای تصویری بسیار گران است، اگر احساس نیاز به داشتن این کتابها میکنیم باید مشوق و تسهیلاتی را برای ناشران درنظر بگیریم. کتابی که خانواده تا چند سال پیش با قیمت 30 هزارتومان برای فرزند خود میخرید، امروز باید آن را با قیمت 300 هزارتومان بخرد و طبیعی است که از پس مخارج آن برنیاید.
حسین فتاحیفتاحی یادآور شد: اگر بخواهیم مطالب علمی، ریاضی، تاریخی و... برای کودک و نوجوان تولیدکنیم، باید در قالب داستان طراحی شود. بچهها باید از دل یک داستان به اطلاعات مفید دست یابند و قهرمان خود را انتخاب کنند. لازمه انجام این کار داشتن برنامه، تیم همراه و رشد فرهنگی است. اکثرا کتابهایی که به صورت تیمی طراحی شده، کتابهای ترجمه است و دلیلش هم این است که مترجمان مابین خود مدیریت درست را پذیرفتهاند. یک داستان خوب کودک باید حدودا ۴۰۰ تا ۵۰۰کلمه باشد زیرا مغز کودکان مانند بزرگسالان قادر به پردازش اطلاعات طولانی و پیچیده نیست. شخصیتهای داستانهای کودکانه همچنین باید با سایر شخصیتهای قابل تشخیص برای کودکان مانند دوستان، خانواده، معلمان، همکلاسیها و دیگران رابطه داشته باشند. درواقع ارتباطات باید نقش پررنگی در قصههای کودکانه داشته باشد.
وی در خصوص اینکه برنامه مدونی برای مطالعه از طرف سازمانها و نهادهای فرهنگی نداریم، افزود: زمانی که ناشران کار میکنند، نهادها باید کاغذ و سیستم فروششان را تامین کنند. اگر ما به دنبال رشد معقول و منطقی برای پیشرفت مطالعه هستیم باید برنامه ریزی دقیق انجام دهیم. ما نیاز داریم میزان مطالعه، چاپ کتاب و کمبودها در کتابها از نظر مضمون، موضوع و گروه سنی را بررسی کنیم و به سمع مسئولین برسانیم. همچنین تشویقهایی را برای کتابخوانان درنظر بگیریم. اگر این روند را پیش بگیریم تا 10 سال آینده میتوانیم به نقطهای که ضرورت جامعه هست، برسیم.
تولید کتابهای رنگی را جدی بگیریم
سپیده خلیلی، نویسنده و مترجم در خصوص غلبه آثار ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان گفت: مسلما این برتری، خوب نیست اما هر ناشری ترجیح میدهد کتابی را در ایران چاپ کند که قبلا امتحانش را پس داده باشد. بسیاری از موارد ترجمه با فرهنگ ما یکسان نیست و تولید کتابهای چهار رنگ توسط نویسندگان در حال از بین رفتن است. ای کاش وزارت ارشاد بودجهای را به تولید کتابهای چهار رنگ تالیفی اختصاص دهد تا نویسندگان بتوانند در موضوعات مختلف نوشتههای خود را منتشر کنند و کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی بزرگ شوند.
سپیده خلیلیاین نویسنده و مترجم کتاب در خصوص مشکلات کتابهای ترجمه در ایران گفت: در بسیاری از موارد یا مترجم متوجه متن اصلی داستان نمیشود یا به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، مجبور است بعضی از قسمتهای داستان را حذف کند. در حال حاضر مسابقه بین ناشرانی که چاپ اول کتابهایشان در خارج از کشور معروف شده، برقرار است. ناشران به دلیل اینکه نفر اولی شوند که مجوز چاپ میگیرند، هر فصل از کتابشان را به دست مترجمهای مختلف میسپارند. این حرکت ناشران و انتخاب واژههای نامناسب توسط مترجمان، بسیار به مقوله ترجمه در ایران آسیب میرساند؛ زیرا هر واژه در ترجمه، وزن و معنی خاص خود را دارد و گاها مترجمان معنی نادرست از یک واژه را انتخاب میکنند.
او همچنین یادآور شد: در حال حاضر در شرایطی هستیم که مردم کتاب نمیخرند و مسلما اگر آنها نخواهند و نتوانند کتاب بخرند، جانشین دیگری برای کتاب پیدا میشود. مکانهای عمومی مانند نهاد کتابخانهها و حتی کانون پرورش فکری میتوانند به کتابهای تالیفی برای کتاب خوان شدن کودکان و نوجوانان بیشتر بها دهند.
محدثه رضایی